سؤال 122.
پنج سال است ازدواج کردهام. مسائلی در زندگی من است که باعث میشود برخی مواقع
بسیار عصبانی شوم. این مواقع کم پیش میآید، ولی وقتی پیش میآید خیلی شدید است و
اکثراً با همسرم بداخلاق میشوم. میخواهم این حس سراغم نیاید و با همسرم بداخلاقی
نکنم. ممنون میشوم مرا در اين زمينه راهنمايي فرمایيد.
در آن
موقع صحنه را ترک کنید و حالت دیگری پیدا کنید.
آیۀ
شریفۀ «لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمين» را
ذکر خود قرار دهید و مرتّب بخوانید.
در موقع
عصبانیّت به یاد غضب خداوند باشید و به این فکر کنید که ممکن است دل او بسوزد و
شما فلج شوید و محتاج او شوید یا درآخرت، شما را عفو نکند که حتماً جهنّمی میشوید.
بدانید
غضب بر خانم گناهش خیلی بالاست و انسان را به سقوط میکشاند.
سؤال 123.
تا به حال بارها به خود قول دادهام که دیگر زنم را کتک نزنم، ولی نمیشود. هر روز
به خانۀ مادرش ميرود و وقتي به او ميگويم بيا خانۀ مادرم برويم، نميآيد. خيلي
اوقات فحشهاي زشتي که از گفتن آنها شرمسارم، به من و خانوادهام ميگويد و من او
را کتک ميزنم که شايد خوب شود، ولي نشده است. ميخواهم از او جدا شوم، ولي دلم
برايش ميسوزد. به نظر شما بايد چه کنم؟ به دادم برسيد.
هر دوی
شما باید دست از این کارهای شیطانی بردارید که زندگی شما را از بین میبرد و عاقبت
بدی در دنیا و آخرت دارد؛ امّا در هر حال، زدن او جایز نیست و گناه آن بزرگ است و
شما باید با مدارا با او رفتار کنید.
سؤال 124.
مردی داراي مدرک دکترا هستم و دو فرزند خردسال دارم. همسرم بدون توافق اينجانب
براي خود کاري پيدا کرده و بهطور موقت هر سال در محلي مشغول به کار ميشود. هنگام
بازگشت از محلّ کار با ابراز خستگي و پرخاش و گاه توهين با من و بچّهها رفتار
کرده و ناراحتيهاي زيادی به ما تحميل ميکند. با توجّه به اينکه شرط ضمن عقد ما
اين بوده که من با ادامۀ طرح درسی او موافقت کنم و اکنون طرح او تمام شده است، آیا
میتوانم مانع رفتن او به سرکار بشوم یا نه؟
بايد با
مدارا و مهرباني با ايشان رفتار کنيد والا نتيجه نميگيريد و بدتر هم خواهد شد.
بدانيدکه قانون تنها نميتواند در خانه حکمفرما شود؛ بلکه اگر بخواهيد خانه و
زندگي از هم نپاشد، از هر دو طرف، رفاقت ميخواهد؛ تواضع، عفو، گذشت و ايثار ميخواهد.